کـاش هـرگـز نـمیدیـدمـت تا امـروز غــم نـدیدنـت را بخورم!!!

کـاش لبـخـندهایـت آن قـدر زیبا نبـود کـه امـروز آرزوی دیـدن یـک لحـظه فـقط یک


لحـظه از لبخـندهای آرامـش بخـشت را داشته باشم!

کـاش چشـمان معـصومـت بـه چشمانـم خیـره نمیشـد تا امـروز چشـمان مـن به یـاد

آن لحـظه بـهانه گـیرند و اشـک بـریزنـد!

کـاش مهـربانیـت را حـس نـکرده بـودم تـا امـروز محتـاج نـگاه مهـربانـت باشم!

کـاش نـمیدانسـتی کـه چـقدر دوستـت دارم تـا امـروز با خـود نگـویم :

"چـرا؟ او که میـدانسـت چـقدر دوستـش دارم"! 

حس بدیه ، باور کنین :دی

یه موقع هایی هست که فقط دوست داری کسی از حس و حالت خبر نداشته باشه دوست داری همه رو بخندونی و باهاشون شاد باشی تا کسی اون حالی رو که داری تجربه نکنه ، این حس های لعنتی رو حتی واسه بدترین دشمناتم نمیخای.

حسی که حتی یه لحظه فک کردن بهشون داغونت میکنه ، یه لحظه نفست وای میسته و تا مدت ها قلبت تند تند میزنه و هیچ چیزی نمیتونه آرومت کنه.

امیدوارم هیچ وقت این حسارو تجربه نکنید ;)



ادامه مطلب ...